ترنمترنم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 28 روز سن داره

◕‿◕ ترنم زندگی ◕‿◕

تولد

1392/5/1 17:30
نویسنده : mamani
153 بازدید
اشتراک گذاری

 1 مرداد 1392

امروز اولین روز از ماه قشنگ مرداده. ترنم کوچولوی من قراره 12 همین ماه دنیا بیاد و با مامانش هم ماه بشه. (تولد مامانی پنجم مرداده)

وقت دکتر دارم چون یه ماه آخر باید هفته ای چکاپ بشم. دیگه اومدم خونه ی مامان اکرم تا مراقبم باشه. صبح بابایی اومد دنبال من و مامانم تا بریم بیمارستان چمران برای چکاپ.

 

چون خواب مونده بودم و بابا پایین منتظر بود صبحانه نخوردم و رفتیم. تو بیمارستان دکترت خانم شهاب الدینی بود وقتی برای چکاپ رفتم پیشش گفت که فشارم بالاس 13 روی 9 . فرستادم سونوی آخرمو بگیرم تا بعد دوباره فشارمو چک کنه . تو این میون تا سونو آماده شه چندتا بیسکوییت و شیرم خوردم. تقریبا ساعت 1 بود که دوباره برای فشار رفتم و باز بالا بود و فرستادن منو واسه مراقبت بخش زایمان.

 

اونجا 2-3 ساعتی سرپایی فشارمو چک کردن ولی همش بالا پایین میشد. آخرین بار به 16 رو 11 رسید که گفتن باید بستری بشی و احتمالا زایمان کنیتعجب من اصا واسه زایمان نیومده بودم که خیلی ترسیده بودم هم دوست داشتم زودتر ببینمت هم آماده نبودم.

 

خلاصه بستری شدم . بیمارستان چمران طرفدار زایمان طبیعیه واسه همین ساعت 8:30 -9 بود که آمپول فشار بهم زدن تا آماده شم . دکتر کیشیک خانم دکتر اسلامی بود و قرار بود اون دنیات بیاره. بعد از آمپول فشار نبض توروهم چک میکردن ولی نبض تو هم نوسان داشت و خانم دکتر گفت زایمان طبیعی واسه تو ضرر داره و سزارینم خواست بکنه.

 

و منو واسه عمل آماده کردم. 14 رمضان و شب تولد امام حسن مجتبی (ع) ساعت 10:30 شب خدا بهترین عیدی رو به من و بابایی داد.

 

یه دخمل خوشگل با وزن 2900 گرم.قلب

 

 

 

تولد ترنم

 

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)