ترنمترنم، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره

◕‿◕ ترنم زندگی ◕‿◕

پایان 6 ماهگی

عشقم من و بابایی تصمیم گرفتیم برای نیم سالگیت نو خونه مامان بزرگات برات یه جشن کوچولو بگیریم.   بقیه در ادامه ...   اینم کادوی من و بابایی ...
2 بهمن 1392

تولد گلسا

عزیز دلم تو آخرای ماه ششم زندگیت یعنی 26 دی 1392 دختر عمه جونت به دنیا اومد . اسمش رو گلسا گذاشتن. امیدوارم دوستای خوبی برای هم بشید. البته گلسا جون به دلیل زردی 3 روز بعد از بیمارستان مرخص شد و شما دوتا 30 دی با هم تو خونه عمه روبرو شدین. البته اون روز یه اتفاق خوب دیگم افتاد و اون این بود که تو اولین فرنی رو بعد از 6 ماه انتظار خوردی.   بقیه عکس ها در ادامه ...       ...
30 دی 1392

اولین روروک سواری

خانوم خوشگل من الان 5 ماه و 5 روزت شده. چند روزیه که به مدت چند ثانیه میتونی بدون کمک بشینی. اینم اولین روروک سواریته .چند دقیقه ای باهاش سرگرم بودی. و همش سعی میکردی فرمونشو توی دهنت کنی. بقیه عکسها در ادامه....     ...
8 دی 1392

اولین شب یلدا

بیا ماه من و یلدای من باش                          شب بارانیه دی ماه من باش بیا زیباترین لیلای  این شب                          یه عمری با من و مجنون من باش   (برای دخملم ترنم)   عزیز من امسال اولین یلداتو داری میبینی و از خدا میخوام 100 یلدای دیگم بتونی ببینی با لبایی مثل پسته خندون و گونه هایی مثل انار سرخ...                                   &nbs...
30 آذر 1392

سیسمونی

عشق مامانی اینم وسایلته که مامان جون و بابا حاجی زحمت کشیدن برات خریدن . دلبرکم چون فعلا خونموم 1 خوابه هست از پارتیشن برای جدا کردن اتاق خودمون و تو استفاده کردیم. برای دیدن بقیه تصاویر به ادامه مطلب بروید... ...
28 آذر 1392